چاپلین نویسندگی، کارگردانی، تهیهکنندگی، تدوین، بازیگری و آهنگسازی بیشتر فیلمهایش را برعهده داشت و در خصوص اولین ساخته سینماییاش گفته بود: «من هیچ ایدهای درباره چهرهپردازی و لباسم نداشتم. لباسی را که در فیلم اول داشتم دوست نداشتم. در راه لباسخانه به این نتیجه رسیدم که شلوار بگی گشاد بپوشم و کفشهای بزرگ و کلاهی خاص. میخواستم همه چیز با هم در تضاد باشد.
کتی تنگ و کلاهی کوچک و کفشی بزرگ. نمیدانستم باید پیر به نظر بیایم یا جوان؛ اما وقتی یاد حرف کارگردان افتادم که میخواست کمی بزرگتر از آنچه هستم به نظر بیایم، پس یک سبیل اضافه کردم. نمیدانستم چه شخصیتی باید داشتهباشم، اما زمانیکه لباسها را پوشیدم، خودِ لباسها احساسی به من داد که شخصیت را دیدم، آغاز به شناختنش کردم و زمانیکه به روی صحنه میرفتم، کاملاً متولد شده بود.»
در سال ۱۹۷۲ جایزه اسکار افتخاری را بهپاس تأثیر فراوانش در ساخت فیلمهای سینمایی کسب کرد؛ فیلمهای جویندگان طلا، روشناییهای شهر، عصر جدید و دیکتاتور بزرگ اغلب در فهرست برترین فیلمهای تاریخ قرار گرفتهاند. اندرو ساریس، منتقد فیلم نوشته: بدون شک چاپلین یگانه و مهمترین هنرمند تاریخ سینماست. او خارقالعادهترین عملکرد را داشته و احتمالاً هنوز جهانیترین نماد است. در سال ۲۰۰۶ کلاه و یک عصا از لباس ولگرد به قیمت ۱۴۰ هزار دلار در یک حراجی فروخته شد.
روزنامهها و نشریات آن زمان ایران هم درباره چارلی مطالبی نوشتند که نمونهاش مقالهای با تیتر «چارلی مرد کوچکی که انسان را بزرگ کرد» به قلم سهراب دهخدا در روزنامه کیهان بود؛ همچنین «مردی کوچک که اسطورهای عظیم شد» و «نبض بیدار زمان ما» از دیگر مطالب روزنامه کیهان درباره مرگ چاپلین در سال ۱۳۵۶ بود.
تلویزیون ایران هم ویژهبرنامههایی از این هنرمند نامدار کمدین روی آنتن برد؛ پخش یکی دو فیلم از کارهای او و گفتوگو درباره هنر و زندگیاش ازجمله این برنامهها بود.
علاوه بر کیهان و رادیو تلویزیون، روزنامه اطلاعات، هفته نامه تماشا و چند جریده دیگر نیز، به مرگ این بازیگر توانا اشاره کرده و در تمجید او مطالبی نوشتند؛ کیهان آن روزها درباره مراسم خاکسپاری کمدین نامدار سینما نوشت: «خاکسپاری او ساده و با همراهی حدود ۳۰ نفر از بستگان، ۱۵۰ خبرنگار و ساکنان دهکدهای نزدیک شهر ژنو برگزار شد.»
برچسب : نویسنده : semirooma بازدید : 26