در فصل اول که به وصف روستای دیروز و شهر امروز، یعنی حبیبآباد اختصاص دارد، آورده است که: «شاید در سرتاسر این دِه چهارهزار نفری که حدود ۸۰۰ تا هزار خانوار را در بر میگرفت، ۱۰ خانه میتوانست یافت که که یک یا دو اطاق گچاندود داشته باشد و احیاناً چند قطعه آجر هم به عنوان فرش، قسمتی از کف حیاط یا کنگره دیوار در آن به کار رفته باشد.»کاهگل و نحوه تهیه آن، آب و قنات، مزارع، کشت و کار گندم، در دیگر بخشها آمده است.زندگی بدون صابون!استاد و پزشک فقید اهل خطه برخوار، در توصیف اوضاع بهداشتی زادگاهش نوشتهها و سخنانی دارد که اکنون و در زمانهای که همه چیز در رفاه و تکنولوژی است، برای ما باورنکردنی است.صابون اگر هم بود، مخصوص حمام بود و اقتصاد اهالی و تولید داخلی اجازه نمیداد فرد روستایی برای شستن لباس و حتی شستن دست، از صابون استفاده کند. ماده شوینده دِه، چوب چوبک یا اشنون بود که هر دو منشأ گیاهی داشتند و برای شستن آن را به کار میگرفتند. به این شکل که شاخهها را از بوته جدا میکردند و پس از خشک شدن، میکوبیدند و پودر حاصل را به عنوان شوینده لباس و ظرف به کار میگرفتند.یکی از عناصری که در اوایل
کتاب دربارهاش نوشته است، قنات و خاصه قناتهای دشت برخوار است که همگی در امتداد شیب منطقه حفر شده و به صورت طبیعی دهات و قصبات برخوار نیز در امتداد همین کاریزها شکل گرفتهاند.همانگونه که گفته شد، در بخش اول این مجموعه که زندگی و زمانه قدیمالایام دکتر ادیب را روایت میکند که شاید به دلیل پزشک بودن مؤلف کتاب، تأ کید زیادی بر نظافت، بهداشت و سلامت افراد جامعه دارد.مشارکت در ساخت
دانشگاه اصفهاناما تاریخچه شکلگیری و گسترش دانشگاه اصفهان، بخش دوم کتاب را در بر گرفته است؛ دانشگاهی که حدود نیم قرن دکت ××× سمیرم سرزمین هزار چشمه ×××...
ما را در سایت ××× سمیرم سرزمین هزار چشمه ××× دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : semirooma بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 15 آذر 1402 ساعت: 18:53